ثارالله

  • خانه 

داستان حضرت آدم علیالسلام و شش نفر

22 مرداد 1398 توسط فرحناز شهبازي مجردگيلاني

​?گویند حضرت آدم نشسته بود، شش نفر آمدند، سه نفر طرف راستش نشستند و سه نفر طرف چپ. 

به یکی از سمت راستی‌ها گفت: «تو کیستی؟» 

?گفت: «عقل.» 

پرسید: «جای تو کجاست؟» 

?گفت: «مغز.» 

از دومی پرسید: «تو کیستی؟» 

?گفت: «مهر.» 

پرسید: «جای تو کجاست؟» 

?گفت: «دل.» 

از سومی پرسید: «تو کیستی؟» 

?گفت: «حیا.» 

پرسید: «جایت کجاست؟» 

?گفت: «چشم.» 

سپس به جانب چپ نگریست و از یکی سؤال کرد: «تو کیستی؟» 

جواب داد: «تکبر.» 

پرسید: «محلت کجاست؟» 

?گفت: «مغز.» 

?گفت: «با عقل یک جایید؟» 

?گفت: «من که آمدم عقل می‌رود.» 

از دومی پرسید: «تو کیستی؟» 

جواب داد: «حسد.» 

محلش را پرسید. 

?گفت: «دل.» 

پرسید: «با مهر یک مکان دارید؟» 

?گفت: «من که بیایم، مهر خواهد رفت.» 

از سومی پرسید: «کیستی؟» 

?گفت: «طمع.» 

پرسید: «مرکزت کجاست؟» 

?گفت: «چشم.» 

?گفت: «با حیا یک جا هستید؟» 

 

?گفت: «چون من داخل شوم، حیا خارج می شود.»

دوستداران اهلبیت (ع)

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: اخلاقی لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

ثارالله

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اخلاقی
  • مهدویت
  • ولایت
  • گام دوم انقلاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس