ثارالله

  • خانه 

آرامش من حجاب

23 مرداد 1398 توسط فرحناز شهبازي مجردگيلاني

 #آرامش_من ⬅️حجاب 
?شلوار لــــــی را برایمان فرستادند!

اول زیاد هم بــــد نبود!?

بعد شد آفـــــــــت غیرت و حیا!?
پسرانه اش از بالا کوتاه شـــد!

 و دخترانه اش از پایین!?
?چادر  شــد…

مانتو های بلند…

مانتو ها ذره ذره آب رفت!

حالا دیگر باید آن را بلــــــــــوز نامید!?
?چادرِ چادری ها هم کم کم یا تبدیل به شنــــــل شدهـ

یا آنقــــــدر نازک که…

¤بودنش طعنه ایست به نبودنش¤?
حالا که دیگر شلـــــوار جایش را به ساپـــورت داده!?
روسری ها هم که از عقب و جلو آب رفته!?
?مانده ام فردا فرزندان این نســــــل هنوز هم…

“مادر ” را…

اسوه پاکی…

و…

“پــــــــــــــــــــدر” را…

مظهر مردانگی میدانند!؟????

??كاش مردان حرمت مرد بودنشان را بدانند…

و…

زنان شوكت زن بودنشان را…??
??كاش مردان هميشه مرد باشند…

و…

زنان هميشه زن…??

به ڪجا چنین شتابان؟؟؟??
اللهم عجل لولیک الفرج

 نظر دهید »

حکایت

23 مرداد 1398 توسط فرحناز شهبازي مجردگيلاني

﷽

#حکایت
?جنازه‌ای که کسی بالای سرش حاضر نشد؟!
✍شيخ بهائى مى گويد : از مردى مورد اطمينان شنيدم ، گنهكارى از دنيا رفت ; همسرش براى انجام مراسم تغسيل و تكفين و تدفين از مردم درخواست كمك كرد ، ولى شدت نفرت مردم نسبت به آن گنهكار به اندازه اى بود كه كسى براى انجام مراسم حاضر نشد ، به ناچار كسى را اجير كرد كه جنازه را به مصلاى شهر ببرد ، شايد اهل ايمان به انجام مراسم اقدام كنند ، ولى يك نفر براى حضور در مراسم حاضر نشد !
پس جنازه را به وسيله اجير به صحرا برد تا آن را بى غسل و كفن و نماز دفن كند .نزديك آن صحرا كوهى بود كه در آن كوه زاهدى مى زيست كه همه عمر به عبادت گذرانده بود و ميان مردمى كه در آن نزديكى مى زيستند مشهور به زهد و تقوا بود . همين كه جنازه را ديد از صومعه خود به سوى جنازه رفت تا در مراسم او شركت كند ، اهل آن اطراف وقتى اين مطلب را شنيدند به سرعت خود را به آنجا رساندند تا همراه عابد در مراسم مربوط به ميت حاضر شوند.
مردم سبب شركت كردن عابد را در مراسم آن گنهكار از شخص عابد پرسيدند ، گفت : در عالم رؤيا به من گفتند فردا از محل عبادت خود به فلان موضع از صحرا برو ، در آنجا جنازه اى است كه جز يك زن كسى همراه او نيست ، پس بر او نماز گذار كه او مورد آمرزش و عفو قرار گرفته است .مردم از اين واقعه تعجب كردند و در دريايى از حيرت فرو رفتند . عابد همسر ميّت را خواست و از احوالات ميت پرسيد ، همسر ميت گفت : بيشتر روزها دچار يكى از گناهان بود .
?عابد گفت: آيا عمل خيرى از او سراغ دارى؟ گفت: آرى سه عمل خير از او مى ديدم:
1️⃣ هر روز پس از ارتكاب گناه، جامه هايش را عوض مى كرد و وضو مى گرفت و خاشعانه به نماز مى ايستاد.

2️⃣ هيچ گاه خانه اش از يتيم خالى نبود و بيش از مقدارى كه به فرزندان خود احسان مى كرد به يتيم احسان مى نمود .

3️⃣ هر ساعت از شب بيدار مى شد مى گريست و مى گفت: پروردگارا! كدام زاويه از زواياى دوزخ را با اين گنهكار پُر خواهى كرد؟!
?برگرفته از کتاب داستانهای عبرت آموز، نوشته استاد حسین انصاریان

 نظر دهید »

داستان 

23 مرداد 1398 توسط فرحناز شهبازي مجردگيلاني

❖
پسر کوچولو از مدرسه اومد و
دفتر نقاشیش رو پرت کرد روی زمین!

بعد هم پرید بغل مامانش و زد زیر گریه!
مادر نوازش و آرومش کرد و خواست که بره و لباسش رو عوض کنه.
دفتر رو برداشت و ورق زد.
نمره نقاشیش ده شده بود!
پسرک ، مادرش رو کشیده بود ، ولی با یک چشم!
و بجای چشم دوم ، دایره ای توپر و سیاه گذاشته بود!
معلم هم دور اون ، دایره ای قرمز کشیده بود و نوشته بود :
پسرم دقت کن!
فردای اون روز مادر سری به مدرسه زد.
از مدیر پرسید می تونم معلم نقاشی پسرم رو ببینم؟
مدیر هم با لبخند گفت بله ، لطفا منتظر باشید.
معلم جوان نقاشی وقتی وارد دفتر شد خشکش زد!
مادر از یک چشم نابینا بود و یک چشم بیشتر نداشت!
معلم با صدائی لرزان گفت :
ببخشید … ، من نمی دونستم … ، شرمنده ام …
مادر دستش رو به گرمی فشار داد و لبخندی زد و رفت.
اون روز وقتی پسر کوچولو از مدرسه اومد
با شادی دفترش رو به مادر نشون داد و گفت :
معلم مون امروز نمره ام رو کرد بیست!
زیرش هم نوشته :
گلم ، اشتباهی یه دندونه کم گذاشته بودم.
اینقدر ساده به دیگران نمره های پائین و منفی ندیم.
اینقدر راحت دلی رو با قضاوت غلط مون نشکنیم.
ﺭﺳﯿﺪﻥ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺣﺘﻤﯽ ﻧﯿﺴﺖ،
ﭘﺲ ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭ ﺑﺨﻨﺪﯾﺪ ﺗﺎ ﭘﻬﻠﻮﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﺍﺫﯾﺖ ﺷﻮﺩ ، اینقدر دست گیری کنید تا دستتان خسته شود! ﺑﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﻮﻥ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﮐﻨﯿﺪ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ،ﺷﺎﯾﺪ ﻓﺮﺩﺍ ﻧﯿﺎﯾﺪ ..ﺷﺎﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻧﺘﻘﺎﻣﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﮕﯿﺮد.

‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌

 نظر دهید »

آدرس امام زمان (عج)

22 مرداد 1398 توسط فرحناز شهبازي مجردگيلاني

? آدرس امام زمان (عج) ?

از علامه حسن زاده پرسیدند: آدرس امام زمان (عج) کجاست؟ کجا می شود حضرت را پیدا کرد؟

ایشان فرمودند:
آدرس حضرت در قرآن کریم آیه 55 سوره قمر است…
که می‌فرماید: “فی ‌مقعد صدق عند ملیک مقتدر”
هر جا که صدق و درستی باشد،
هر جا که دغل کاری و فریب کاری نباشد،
هرجا که یاد و ذکر پروردگار متعال باشد،
حضرت آنجا تشریف دارند…
دوستداران اهل بیت

 نظر دهید »

علت بکار بردن لفظ یا‌علی هنگام خداحافظی؟

22 مرداد 1398 توسط فرحناز شهبازي مجردگيلاني

علت بکار بردن لفظ یاعلی هنگام خداحافظی:

از پیغمبر سئوال شد:

یارسول الله،ما وقتی صحبتمون،حرفمون با یکی تموم میشه، پایان کلاممون، او را به خدا می سپاریم،
به بیان پارسی می گوییم:
خداحافظ و به زبان عربی می گوییم:
فی امان الله
اگر بدون خداحافظی کردن، در وسط سخن گفتن از او جدا بشیم،
نوعی بی ادبی می پنداریم…
شما وقتی در معراج با خدا هم صحبت شدید ، پایان جمله که نمی توانستید به ذات خدا عرضه بدارید:تو را به خدا می سپارم!
آخرین جمله ی رد و بدل شده ، بین شما و خدا چه بود؟ حضرت فرمودند:
پایان صحبت، خداوند سبحان به من “یاعلی” گفت،من نیز به خدای خود
” یا علی” گفتم.
این آخرین جمله بین من و ذات مقدس خدا بود.
یاعلییییییییییی خدمت شیعیان مرتضی علی (ع)

منبع:کتاب سخن خدا ص٧١ - زندگانی چهارده معصوم ص4٩ - معراج ص١٣

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 13
  • 14
  • 15
  • ...
  • 16
  • ...
  • 17
  • 18
  • 19
  • ...
  • 20
  • ...
  • 21
  • 22
  • 23
  • ...
  • 46
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

ثارالله

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اخلاقی
  • مهدویت
  • ولایت
  • گام دوم انقلاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس